غزل مامان سرماخورده
سلام عشقم، فدای معصومیتت بشم عزیزدلم. این روزها سرماخوردی و ما مجبوریم برای بهتر شدنت بهت دارو بدیم، خیلی سخت دارو میخوری، حق هم داری دلبرکم بدمزه ن الهی فدات بشم همه ش به خاطر سلامتیه خودته دیروز بردیمت دکتر که گفت سرماخوردگیه کم رو به متوسطه و با مصرف دارو ها زود خوب میشی از وقتی سرماخوردی کمتر غذای کمکی میخوری ولی از دیروز با پخش فیلمی که بابا با موبایل ازت گرفته سرتو گرم میکنم و بهت غذا میدم، وقتی حواست پرته فیلمه خوب غذا میخوری روز تاسوعا رفتیم خونه مامان بزرگ من ولی روز عاشورا من و تو خانه بودیم و بابا رفت عزاداری چند روزیه یاد گرفتی وقتی صدات میکنیم میگی ها...انقدر بامزه میگی ها که دلمون میخواد...
نویسنده :
مامان سمیه
14:04