اولین روز دختری که با وجودت خدا بهمون نگاه رحمت کرد
اگه همه مردم دنیا همینقدر که من غزل رو دوست دارم بچه هاشون رو دوست دارن باید به همشون تبریک بگم، واقعا حس خوب و قشنگیه. دیوانه وار عاشق یه موجود نرم و لطیف و کوچولویی که با هر خنده ش تا اوج آسمونا میری...بی نهایت لذت بخشه. خدا نصیب همه بکنه دیروز روز دختر بود و ما به دعوت مامان بزرگت (مامان بابا) رفتیم اونجا، برات کیک پخته بود، روز خوبی بود، بابا و من برات یه بلوز راه راه خوشگل خریدیم. خیلی خیلی دوستت داریم دخترم. هر لحظه خدا رو شکر میکنیم که تو رو بهمون داده هر لحظه در حال غلت زدنی، بووووف میگی و همزمان یه عالمه آب دهن بیرون میریزی و خودت کیف میکنی، انگاری بازی جدیدته اگه چیزی بدیم دستت به راحتی میگیری و میبری طرف دهنت، گاه...
نویسنده :
مامان سمیه
17:26