18 ماهگی و ماجراهای اون
سلام فندق مامان قربونت برمممممم عسلم امروز جمعه 23 مهره و شما یک سال و 6 ماه و 14 روز سن داری دلبندم فکر کن که چقدر نسبت به روزی که داری این خاطره رو میخونی کوچولو و فسقلی هستی ای جونمااااا الان برا خودت خانمی شدی ماشالا برات بگم از این مدت، هفته اول مهر رفتیم خونه پسرعموی بابا و دو سه روزی بودیم، اونجا شما شدیدآ مریض شدی و وقتی برگشتیم تا یک هفته به شدت تب داشتی همراه با اسهال و استفراغ، چند بار بردیمت دکتر و گفتن ویروسیه و باید دوره ش طی بشه، یعنی من و بابات اونقدر غصه خوردیم که نگو چون شما جوری تب داشتی که مجبور بودیم لختت کنیم و فقط پاشویه کنیم ولی بازم از شدت تب چشماتو باز نمیکردی...آ...
نویسنده :
مامان سمیه
12:56