اولین سفر شمال غزلی
سلام جوجه رنگی من دختر خانم و صبور من که تو مسافرت بسیاررر بهتر و صبورتر از تصورم بودی فدات بشم که اینقدر خانمی نفسم. ما روز شنبه 15 اردیبهشت ساعت 9 ونیم از همدان به سمت گیلان حرکت کردیم. البته چون هنوز ماشین نداریم با اتوبوس رفتیم و خدا رو شکر شما تو اتوبوس خیلی خیلی خانم و باحوصله بودی. کلی بازی کردی و یه زمانی رو هم خوابیدی. ویلایی که باباجعفر برامون هماهنگ کرده بود نرسیده به شهر بند انزلی بود و ما خیلی زود رسیدیم اونجا و کلی با دیدن اون همه سرسبزی هیجان زده شدیم.به محض تحویل ویلا چمدانها رو گذاشتیم تو ویلا و سریع رفتیم دریا. آخه دریا با ما 100 متر فاصله داشت دیدن دریا انقدر خوشحالت کرد که باورم نمیشد و همش با خودم ...