ماه اسمان ماماه اسمان ما، تا این لحظه: 9 سال و 1 روز سن داره
علی جانعلی جان، تا این لحظه: 5 سال و 6 ماه و 25 روز سن داره

ماه آسمان ما

دختر 20 من 20 ماهگیت مبارک

1395/9/16 14:01
نویسنده : مامان سمیه
314 بازدید
اشتراک گذاری

سلاممممممممممممم به عشق خونه یکی یه دونه عمر مامان غزل بابا بغلفدای روی ماهت بشم که خانمی شدی برای خودت عزیزدلم بوس امروز شما یک سال و 8 ماه و 7 روز سن داری و قلب من و بابا به شادی و سلامتی تو میتپه محبت دوست داشتنت روز به روز بیشتر میشه و ما نمیدونیم چطور بابت این نعمت الهی خدا رو شکر کنیم بغل 

هفته قبل مقداری سرفه میکردی که دارو خوردی و تقریبا الان خوبی شکر خدا. منم چند روزه درگیر سرماخوردگیم و همش ماسک میزنم که ویروس تو خونه پخش و پلا نشه یه وقت خندونک 

هفته قبل یه روز رفتیم خونه دایی غلام من که روضه بود و به شما حسابی خوش گذشت کلی با امیر علی و علی بازی کردین و حسابی تو مردا شلوغ کردین. یکی دو تا روضه دیگه هم بود که شما موندی پیش بابا و من تنهایی رفتم اخه مکان های شلوغ این روزها پره ویروسه و ممکنه شما مریض بشی دور ازجونتبوس

این روزها خیلی بامزه شدی و خودت یه چی میگی و بعد قه قه میزنی زیر خنده، گاهش یه ربع به یه کلمه ساده که میگی میخندی و بازم تکرارش میکنی و ما هم همراهیت میکنیم محبت 

یکی از خوراکی هایی که این روزها دوست داری برشتوکه که خدا رو شکر خوب میخوری منم هفته ای یه بار برات درست میکنم اخه بیشترش هم خوب نیست و شکم رو سفت میکنه عزیزم محبت 

به به برشتوک البته از نوع شکلاتیش خوشمزه راستش من خودمم عاشقشمخجالت 

 

چند روز قبل برات کیک کدو حلوایی درست کردم و این جوری جشن گرفتیم جشن 

وروجک دوست داشتنی منی تو غزل محبتبوس 

اینجا هم خیلی شیک و تر تمیز داری با قابلمه غذا میخوری مثلا فقط نمیدونم چرا هیچ غذایی نرفت تو دهنت؟ متفکر

فدای چشمای ناز و عسلت بشممممممم محبتبوس

هوا سرده و من و شما بیشتر وقتا تو خونه ایم این روزا خیلی تاب بازی رو دوست داری و هر وقت هوس کنی میگی آبازا خیلی بامزه میگی یعنی تاب تاب عباسی محبت بعد وقتی میذارمت توی تابت شروع میکنی به خوندن شعر تاب تاب عباسی و میگی مامان بشین، یعنی من باید روبه روی شما بشینم و هی شعر بخونیم و بخندیمبوس شعر جوجه جوجه طلایی رو بامزه میخونی البته فقط کلمه های آخرش رو، از یک تا ده به صروت یکی دو میون یعنی اعداد زوج رو میشمری و با هم کلی سرگرم میشیم محبت بعد دستتو میذاری کنار سینه ت و تکون میدی یعنی من شعری رو بخونم که تو کلیپ بچگی هات دیدی و اون موقع دستت رو اینجوری تکون دادی منم میخونم که یکی یه دونه نی نی چراغ خونه نی نی و تو با ذوق میخندی و من عاشق تر میشم محبتبغل  بهت میگیم غزلاسمت میگی میگی ازل میگم چند سالته میگی 2 سال میگم اسم بابات چیه؟ حامد، اسم مامانت چیه مامان  .. حسی (حسین) ... اسا (احسان) ، هدی ... ناهید ... علی ...  نینا (نیکا) ، حوسا (حسنا)  خلاصه کلی کلمه و اسم جدید رو میتونی بگی و ما هر روز برات ذوق کنیم فرشته کوچولوی مامان محبت هر چی میدم دستت یا تو میدی به ما بعدش سریع میگی مسی (مرسی) اگه بهت کاری بگم سریع میگی باشه و انجام میدی، هر بار میگم غزل باید بشورمت میدویی میری از اتاق پوشک و تشک تعویضت رو میاری و میگی پوش محبت 

عاشق برتقال و نارنگی و لیمو شیرینی، هی میگی پوتقا محبت هر روز برات آب لیموشیرین و پرتقال میگیرم میدم میخوری البته اینو به زور میخوری منم با سرنگ میدم بهت آخه واقعا تو این فصل لازمه که ویتامین سی به صورت طبیعی بخوری بغل  

فعلا من برم تا شما خواب نازی یه کم در دنیای مجازی بچرخم، مامان فدای دختر واقعی و ناز خودش بشه محبتبوس

 

پسندها (2)

نظرات (2)

مامان سمیرا
21 آذر 95 15:03
وای وای چه مامان با سلیقه ای . دلمون آب شد. به ما هم یاد بده خب
مامان سمیه
پاسخ
شما استاد مایی سمیرا جون ولی هر چی که خواستی بگو اموزشش رو میذارم برات دلبندم
مامان سمیرا
21 آذر 95 15:06
اگه اون کفگیر قاشقش بوده باشه که نبایدم تو دهن بچه چیزی بره
مامان سمیه
پاسخ
نه بابا اون کفگیره دکوره بچه م قاشقش اندازه دهنشه خاله