ماه اسمان ماماه اسمان ما، تا این لحظه: 9 سال و 29 روز سن داره
علی جانعلی جان، تا این لحظه: 5 سال و 7 ماه و 22 روز سن داره

ماه آسمان ما

نیم سالگی گل پسرم

1397/12/22 21:20
نویسنده : مامان سمیه
141 بازدید
اشتراک گذاری

علی جانم نیم ساله شدی😍 مادر به فدای تک تک روزهای زندگیت😘 قد شما در 6 ماهگی 70 سانت و وزن شما 8 کیلو و 50 گرم بود که شکرخدا خوبه😊 از روز دوازدهم اسفند یعنی چند روز قبل از 6 ماهگی برای اولین بار فرنی خوردی😀 استقبالت خوب بود. تا شش روز بهت فرنی دادم و بعدش حریره بادام دادم.الان دو وعده در روز بهت حریره بادام میدم که میشه گفت دوست داری.از چند روز دیگه هم پوره سیب زمینی و هویج و بعدم سوپ بهت میدم.الهی فدات بشم که انقدر دوست داشتنی هستی و با خنده های قشنگت حسابی دلمو آب میکنی. شاید الان که این مطلب رو میخونی حسابی بزرگ شدی و خواندن اینا برات عجیب باشه که چطوری من با جزئیات برات یادداشت کردم شایدم خوشت بیاد شایدم هیچ وقت فرصت نشه اینجا رو بهت معرفی کنم.هر جوری که قراره بشه بدون که من و بابات عاشقتیم و از بودنت بند بند وجودمون پر از ذوق و شوقه.

تقریبا یک هفته س سینه خیز میری و به هر چی میخوای میرسی.الهی قربون دست و پای کوچولوت برم عزیزم.هنوزم جالب ترین موجود دنیا برات غزله و هرجا باشه خودتو بهش میرسونی و ذوق میکنی.غزلم گاهی خوشحال میشه از این کارت گاهی هم که به وسایلش دست میزنی شاکی میشه.

موقع غذا خوردن ما که قشنگ وسط سفره ای و با هزار راهکار خنده دار جلوتو میگیریم و چند دقیقه ای سرگرمت میکنیم.این روزها قشنگ من و بابا رو میشناسی و بغل هر کی باشی دوست داری بیای بغل ما و تا منو میبینی دستاتو دراز میکنی که یعنی بغلم کن و من میرم رو ابرا. در مورد خوابتون هم بگم که شما شبا ساعت 8نهایت 8ونیم میخوابین تا ساعت 7 نهایت 7ونیم صبح.هر دو هم با هم میخوابین ولی اصولا غزل دیرتر از علی بیدار میشه.علی آقا دو ساعت بعد از بیداری دوباره میخوابه و در طول روز تقریبا سه بار میخوابه که اگه من خوش شانس باشم هر بار بیشتر از یک ساعت میشه.گاهی دو تا سه ساعتم میشه که خیلی عالیه و بعدش حسابی خوش اخلاق میشه.

غزلم این روزها خیلی ذوق تولدش رو داره و هی میپرسه چن روز دیگه تولدمه و من براش توضیح میدم.امیدوارم تولدش به خوبی برگزار بشه. یکی دیگه از ذوق های غزلی موهاشه که بلند شده و غزل بسیار از این موضوع خوشحاله.عید امسال روخیلی خیلی دوست دارم.اولین عید چهار نفریمونه.پارسال این موقع ها علی تو دلم بود و بی صبرانه منتظر بودم ببینم دختره یا پسر

الانم شما فرشته های نازم خوابین و من میخوام برم یه کم کتاب بخونم

پسندها (1)

نظرات (0)