هفته ۲۴

سلام چاقاله بادوم مامان  خوبی؟ حتما خوبی که منم خوبم  هفته بیست و چهارم رو داریم میگذرونیم و تو روز به روز بزرگتر میشی شکم منم خیلی باحال قلمبه شده! نمیدونم چقدر وزن اضافه کردم ولی فکر نکنم خیلی باشه  تو این مدتی که ننوشتم اتفاق خاصی نیفتاد جز اینکه یه روز عصر مهمونی رفتیم خونه خاله هدی دیدنیه حسنا جون  اونقدر حسنا ناز و دوست داشتنی بود که نمیشد یه لحظه ازش چشم برداشت یه نی نی خوردنی بود ماشالا  مامان گلش هم هزار ماشالا خیلی عالی بود و تا حد زیادی هیکلش رو مثل روز قبل بارداری کرده بود که جای تبریک داره خیلی دلم میخواد منم بتونم زودی برگردم رو فرم اصلیم باید از هدی ببرسم ببینم چی کرده؟

اتفاق دیگه اینکه مامان بزرگت یعنی مامان من برای تو یه جفت گوشواره حلقه ای کوچولو به عنوان کادو خریده  انقدر ناز و کوچولو بود که نگو همش تصور میکردم اینا رو بندازم گوشای نازت و کیف کنم برات الان دلم میخواد بودی و حسابی میچلوندمت

بقیه ی خریدهای مورد نیاز تو رو هم هنوز انجام ندادیم و باید زودتر تنبلی رو بذاریم کنار...ذوقشو داریما ولی وقت نمیکنیم! ایشالا تو دی ماه جور بشه و بقیه خریدات که بیشتر خرده ریز لباسیه انجام بشه

خوردن مولتی ویتامین هم بهتر شده و یه روز در میون میخورم آهن رو هم هر روز میخورم...دختر بهتری شدم بهترترم میشم

امروز ناهار میخوام برم خونه مامانم...ایشالا به هر سه مون خوش بگذره