ماه اسمان ماماه اسمان ما9 سالگیت مبارک
علی جانعلی جان، تا این لحظه: 5 سال و 6 ماه و 24 روز سن داره

ماه آسمان ما

خبر آمد خبری در راه است

1394/1/8 12:34
نویسنده : مامان سمیه
491 بازدید
اشتراک گذاری

دختر قشنگم انگاری داره وقتش میرسه که بیای بغلم بغل امروز ساعت 8 و 45 دقیقه صبح داشتیم صبحانه میخوردیم که یه انقباض نسبتا شدید زیر شکمم حس کردم، توجه نکردم آخه شب قبل هم دو سه باری همین انقباض به صورت نامنظم اومد و رفت، حتی نصف شب هم یه بار این درد بیدارم کرد، واسه همین بی توجه بقیه صبحانم رو خوردم، چند ثانیه بعد احساس کردم یه چیزی ازم داره خارج میشه (با عرض معذرت از خوانندگان، محض یادگاری و تجربه مینوسم) سریع چک کردم دیدم یه مایع تقریبا صورتی رنگه، نه خون بود نه آب، کم هم بود، یاد این افتادم که تو نت نوشته بود این نشانه کندن پوشش دهانه رحمه، یکی از مراحل زایمانه، منم تو دلم یه ذوقی کردم ولی خب ترس هم همراهش بود، بابا جون هم خوشحال شد اما استرس رو میشد از تک تک حرکاتش حس کرد، خلاصه بعدش بابا زنگ زد مامانش که بیاد با من بریم پیاده روی و خودش هم باید میرفت بانک برای پرداخت قسط چو.ن موعدشون داره میگذره، من و مامان بزرگت یک ساعت با ریتم تند پیاده روی کردیم، بعدش اومدیم خونه، بابا که اومد مامان بزرگ رفت، منم برای ناهار قیمه با گوشت چرخ کرده درست کردم، البته بیشتر کاراشو بابا کرده محبت چند تایی هم خرما با گردو و کنجد آماده کردیم گذاشتم تو ظرف در دار، مواظب تکونات هستم عمرم، دردهامم الان خیلی قابل تحمله فقط انقباض دارم، انقباض هایی که تقریبا ریتم نداره و شدید هم هست. گزارشات بعدی رو اعلام میکنم بهت عزیزم بوس 

پسندها (2)

نظرات (5)

مامان سمیرا
8 فروردین 94 13:10
الهییییی چقدر هیجان انگیز.... دختریمون داره میاد واییییییییییی منم هیجان زدم الان... انگار خودمم... عزیزم واست دعا می کنم و صلوات می فرستم که زایمانت راحت و شیرین باشه... منتظر خبرای بعدی هستم...
مامان سمیه
پاسخ
ممنون سمیراجون
آبجی فاطمه
8 فروردین 94 15:47
ای جانم.عزیزم.نی نی داره میاد.مبارک باشه.حسابی مراقب خودت و غزل جون باش.بیمارستان نرفتی برای چک آپ ببینن در چه وضعیتی هستی؟ انشاالله به خیر و سلامتی بگزره
مامان سمیه
پاسخ
لطف داری دوست عزیز
mamani
8 فروردین 94 15:54
وای چه حالی داری الان ؟ من کلی هیجان زده شدم. ایشالا بسلامتی نی نی نازت بدنیا بیاد. شما هم زایمان راحتی داشته باشی. التماس دعا مامان سمیه
مامان هدی
9 فروردین 94 2:07
بی صبرانه منتظر دیدن روی ماهت هستم غزل جونم. انشالله خودت و مامانت سالم و سلامت باشین در کنار بابایی عصری که با مامانیت حرف می زدم درداش به هر ده دقیقه رسیده بود. سمیه جون زایمان راحتی داشته باشی دوست خوبم
مامان سمیه
پاسخ
مرسی خاله هدی. حرف زدن با تو توی اون شرایط هیجان زدم کرده بود
بابای ملیسا
11 فروردین 94 17:20
سلام . ضمن تبریک سال نو به شما و خانواده محترمتون . وبلاگ ملیسا خانم با موضوع سفر به کیش به همراه عکسهای فراوان به روز شد . خوشحال می شیم قدم رنجه کنید و با تشریف فرمایی به کلبه مجازی ملیسا خانم ، با ثبت یه یادگاری ، کلبه حقیرانه ما رو منور کنید . منتر حضور شما و مشاهده نظرات قشنگ شما هستیم . ( بابای ملیسا خانم )