ماه اسمان ماماه اسمان ما، تا این لحظه: 9 سال و 28 روز سن داره
علی جانعلی جان، تا این لحظه: 5 سال و 7 ماه و 21 روز سن داره

ماه آسمان ما

اولین قهقهه های غزلی

1394/4/20 18:00
نویسنده : مامان سمیه
684 بازدید
اشتراک گذاری

الهی قربونت برم دختر خوش خنده و مهربونم.دیشب خونه مامان گلی بودیم و تو هم خانوم و عزیز بودی، همه کلی قربون صدقه ت میرفتن، یه کم نق نق کردی که نمیدونم واسه چی بود ولی فکر کنم بغل خودمو میخواستی عشقم بغل بغلت کردم گذاشتمت رو پام و برات با یه ریتم خاص قربون صدقه رفتم، وسطاش هم یه هو میاوردمت بالا و میگفتم فدات بشم یکی دو بار که این کار رو تکرار کردم تو شروع کردی با صدای بلند خندیدن، وای همه دویدن تا خنده نازت رو ببینن و تو ماشالا هزار ماشالا با هر بار این حرکت من حسابی بلند و طولانی میخندیدی محبت آخه چطور حس اون موقعم رو برات توصیف کنم؟ فقط یه مادر میتونه بفهمه من چی میگم اونقدر اون لحظات خوش بودم که انگاری دنیا رو بهم دادن، چندین بار تو با این حرکت بلند قهقه زدی عمرم محبت بوس منم کلی بوسه بارونت کردم زندگیم، برگشتنی هم با کالکسه پیاده اومدیم خونه و شما حسابی خوابیدی، رفتیم کوچه قبلیمون که تا رسیدیم جلو در صاحبخونه در رو باز کرد تا مهمونش بره، خیلی با دیدن هم خوشحال شدیم من که حسابی دلم براشون تنگ شده بود گریه هم کردم خجالت خونه رو رنگ کرده بودن، چرخی توش زدیم و یاد 6 سال زندگی مشترک عاشقانه افتادیم.

امروز بابا جون رفت برات پوشک خرید، بله دیگه سایز پوشکت عوض شد از این به بعد سایز 3 استفاده میکنی جشن قربون پاهای نازنینت بشم دخترمممممممم. افطار خونه مامان بزرگ من دعوتیم آرام

امروز 3 ماه و 11 روز سن داری غزلم محبت

پسندها (4)

نظرات (1)

مامان هدی
21 تیر 94 15:09
ااااااااااااااااااااای جان عزیز دلم چقدرمزه میده این بلند خندیدنه وای یه پست دیگه هم هست که من نخووووندم
مامان سمیه
پاسخ
من و باباش رو ابرا بودیم هدی