گوش های غزل سوراخ شد
سلام سیب گلابم، سلام عمر دوبارم، سلام همه انگیزه زندگی من و بابا بی نهایت دوستت داریم، یعنی خودمونم داریم از این عشق دیوونه میشیم الهی دورت بگردم دختر نازنینمممممم روز سه شنبه وقتی شما دقیقآ 4 ماه و 4 روزت بود رفتیم مطب دکتر صبا و گوش های نازنینت رو سوراخ کردیم، الهی قربونت برم دیگه برا خودت خانمی شدی خیلی ناز نشستی رو پای بابایی و من ازت فیلم گرفتم، بعدشم که هم دردت گرفته بود هم احساس ناامنی میکردی سریع اومدی بغل خودم و از مطب اومدیم بیرون، رفتیم برات یه تل خوشگل خریدیم، تو بازار هم کلی بغل باباجون لالا کردی وقتی با هم سه نفری راه میرفتیم تمام دنیا مال من بود، اینکه یه همسر مهربون و فداکار و یه دختر زیبا و سالم دارم باید هر روز هزاران بار شکر خدا کنم
همون روز ظهر برا اولین بار بهت لعاب برنج دادیم، بدون نمک و روغن، خوشت اومده بود، خیلی کم بود ولی برای اولین بار فکر کنم یه ملاقه کوچیک کافی باشه، البته همشو هم ندادم یه کم ته ظرف موند
از اون روز دیگه بهت غذا کمکی ندادم، حالا باز فردا برات لعاب برنج درست میکنم. یه هفته ده روزی همین لعاب برنجو بهت میدم بعد فرنی با شیر خودم، الهی قربونت برمممممممممم، وقتی ما میوه یا هر خوراکی دیگه ای میخوریم هی نگامون میکنی و دهنتو باز میکنی، ما هم دلمون برات ضعف میره، بیشتر وقتا باباجون بهت از خوراکی ها میچشونه که خب من هی مانعش میشم، دوست ندارم خدای نکرده مشکلی برات به وجود بیاد عزیز دردانه خونه
از دیروز ظهر هم من و تو رفتیم خونه مامان جون (مامان من) یه ساعتی هست برگشتیم امشب عمه فاطمه و مامان بزرگت اینا میان خونه مون، یه هفته ای هست تو رو ندیدن و حسابی دلتنگتن . فردا شب عروسیه دختر همکار بابا حامد دعوتیم، شنبه هم جشن با حضور همکارای من که امیدوارم همه بهمون خوش بگذره فندقم
چند روزیه صداهای مختلف از خودت در میاری صداهایی که من عاشقشونم گاهی مثل جیغه و گاهی هم مثل الان اااا میگی.غزل من خیلی تو رو دوست دارم.چیکار کنم که بتونم لحظه ای عادی زندگی کنم و انقدر عاشق نباشم؟
4 ماه و 6 روزه که زندگیمون رو زیر و رو کردی، چه زیر و روی خوشگل و دلنشینی...به به