ماه اسمان ماماه اسمان ما، تا این لحظه: 9 سال و 27 روز سن داره
علی جانعلی جان، تا این لحظه: 5 سال و 7 ماه و 20 روز سن داره

ماه آسمان ما

ایستادن روی پاهای کوچولوت

1395/3/22 12:14
نویسنده : مامان سمیه
600 بازدید
اشتراک گذاری

عمر و هستی من سلام، چقدر بودنت لذت بخشه عزیزم محبت چند روز قبل یعنی روز چهارشنبه که شما 1 سال و دو ماه و 10 روز سن داشتی خاله افرا و خاله سرور و آوینا جون اومدن خونه مون جشن چقدر خوب بود که اومدن بی نهایت بهمون خوش گذشت شما که با دیدن آوینا ذوق زده شده بودی و همش دوست داشتی بهش دست بزنی بوس خاله افرا خیلی خیلی لطف کرده بودن و برای شما و آوینا و مرسانا نی نی خاله مریم پیرهن کادو آورده بود، هر سه یه شکل ولی در سایزهای مختلف محبت من که عاشق لباسا شدم، از خاله حیلی خیلی ممنونیم ان شالله نی نی خودشون جشن 

وقتی من و خاله ها داشتیم صحبت میکردیم شما رفتی سراغ وسایل خاله سرور و خیلی یه دفعه ای پلاستیک وسایلش رو ورداشتی و بلند شدی سرپا بغل الهی قربونت برم برا اولین بار بدون اینکه از جایی دست بگیری خودت بلند شدی و چند ثانیه همونجوری ما رو نگاه کردی و بعد نشستی بغلبوس مامان فدات بشه نمیدونی چقدر خوشحال شدم از این کارت محبت از اون روز هم وقتی میذاریمت سرپا چند ثانیه وایمیسی و هر روز هم زمان این وایسادن داره طولانی تر میشه وسط وایسادن هم یاد گرفتی دست بزنی و میخندی و خیلی از این کار جدیدت ذوق میکنی عزیزم محبت دیشب هم بازم وقتی بابا داشت باهات بازی میکرد بدون تکیه گاه برای بار دوم بلند شدی و چند ثانیه بعد نشستی بغل فدای تلاشت بشمممم بوس

عاشق اینی که سرپا وایسی البته هنوز قدم برنمیداری و فقط وایمیسی محبت

 

با گرم شدن هوا عاشق حموم رفتن شدی و منم چند روزی یه بار میذارمت تو وان و کلی آب بازی میکنی محبت دیروز عصر هم من و بابا یه هویی تصمیم گرفتیم پشت موهای شما رو کوتاه کنیم، آخه بلند شده بود و فر خورده و عرق میکنی اذیت میشی عزیزم بوس البته خیلی خیلی کم کوتاه کردیم و فقط یه تیکه از پشت که بلند بود و قیچی کردیم بغل خیلی خوب شد بعدش بردمت حموم و کلی آب بازی کردی قشتگم محبت

مامان فدای تیپ و ژست نازت بشه دخترممممممممم بغلمحبتبوس 

میخواستم عکس شما و آوینا جون رو هم بذارم ولی بیدار شدی نمیذاری ...برم دیگه فعلا بای 

پسندها (4)

نظرات (4)

بابا حامد
27 خرداد 95 3:12
ادت کردم فندق
مامان سمیه
پاسخ
قربون محبتت بابا
مامان سمیرا
28 خرداد 95 3:06
هورا غزلی آفرین عزیزدل من.
مامان سمیه
پاسخ
ممنون خاله سمیرا
asrali
3 تیر 95 20:25
سلام خاله..وبتون خیلی عالیه....دخترتون که هرچی بگم تموم نمیشه...خیلی خوشمزه است...هر وقت خواستین بدین من بخورم به وب منم سری بزنید...
مامان سمیه
پاسخ
ممنون
asrali
3 تیر 95 20:26
لینک شدین خاله..