ماه اسمان ماماه اسمان ما، تا این لحظه: 9 سال و 29 روز سن داره
علی جانعلی جان، تا این لحظه: 5 سال و 7 ماه و 22 روز سن داره

ماه آسمان ما

اولین سفر شمال غزلی

1397/2/23 14:36
نویسنده : مامان سمیه
289 بازدید
اشتراک گذاری

سلام جوجه رنگی منمحبت دختر خانم و صبور من که تو مسافرت بسیاررر بهتر و صبورتر از تصورم بودیبغل فدات بشم که اینقدر خانمی نفسم. ما روز شنبه 15 اردیبهشت ساعت 9 ونیم از همدان به سمت گیلان حرکت کردیم. البته چون هنوز ماشین نداریم با اتوبوس رفتیم و خدا رو شکر شما تو اتوبوس خیلی خیلی خانم و باحوصله بودی. کلی بازی کردی و یه زمانی رو هم خوابیدی. ویلایی که باباجعفر برامون هماهنگ کرده بود نرسیده به شهر بند انزلی بود و ما خیلی زود رسیدیم اونجا و کلی با دیدن اون همه سرسبزی هیجان زده شدیم.به محض تحویل ویلا چمدانها رو گذاشتیم تو ویلا و سریع رفتیم دریا. آخه دریا با ما 100 متر فاصله داشت جشن

دیدن دریا انقدر خوشحالت کرد که باورم نمیشد و همش با خودم میگفتم کاش زودتر آمده بودیم شمالمحبت کلی تو ساحل بازی کردی و بعد از دوساعتم حاضر نبودی برگردی بری حموم تا اون همه شن و ماسه از تو موهات بیاد بیرون

دیدن جنگل هم برات جالب بود و دلت میخواست به همه درختا دست بزنی. روی درختا حلزون بود که اونا رو هم خیلی خیلی دوست داشتی

تو محوطه ای که ویلای ما بود دوچرخه هم کرایه میدادن و شما کلی بازی کردی. یه پارک بزرگ مخصوص بچه ها هم بود که خیلی میرفتی و بازی میکردی. جالبه که به ویلا میگفتی خانه الکیخنده 

از نی نی تو راهی بگم که خدا رو هزاران بار شکر حالش خوبه و هر لحظه با تکونای محکمش دل منو میبره و هر لحظه بیشتر عاشقش میشم.الهی فداش بشم که امروز 23 هفته و یک روزه شده و حسابی تکوناش از رو لباسم مشخصهبوس خدا میدونه چقدر هر دوی شما رو دوست دارممحبت 

امروز هم آمدیم خانه مامان جون و غزل الان داره با دایی حسین بازی میکنه.برم که سرظهره و غزل باید بخوابهبای بای

پسندها (5)

نظرات (3)

مامان ارشیا و پانیامامان ارشیا و پانیا
23 اردیبهشت 97 14:42
منم دریا.محبت
🌸محجوب بانو 💖 آقا ســید🌸🌸محجوب بانو 💖 آقا ســید🌸
23 اردیبهشت 97 16:38
انشالله هميشه ب خووووشي و سلامتيييييي خوشحال ميشيم ب بوي بهشت ما هم تشريف بيارييد 😍😍😍😊😊😊☘️☘️☘️🌸🌸❤️❤️❤️❤️❤️ منتظريمممممم
مامان صدرامامان صدرا
23 اردیبهشت 97 18:18
همیشه به گردش و تفریح❤🤗