تمشک دوست داشتنیه ما
الهی قربونت برم که الان اندازه یه تمشک خوشمزه ایدومین روز هفته هفتیم و تو داری روز به روز بزرگ میشی و مامان هم روز به روز متغیر... حالت تهوع در سراسر روزم هست و این اذیتم میکنه، میلم به غذا خیلی کم شده و مواد خوراکی شیرین رو که میبینم میخوام بالا بیارم نمیخوام دیگه خیلی توضیح بدم همینقدر بگم که حالم خیلی مساعد نیست، بابا جون که الهی قوربونش برم همش دور و برمه و هر کاری دارم میکنه برام و نمیذاره بهم بد بگذره، بیشتر کارای خونه با باباشده و من فقط برسم زنده بمونم دوست داشتم تو این روزها مامانمم میدونست و بهم کمک میکرد ولی هی دلم میگه نمیخواد و بذار یه خورده بگذره بعد بگو و اینا... الانم یه ظرف بزرگ هندوانه جلومه و هی ازش میخورم اخه نتونستم ناهار بخورم حداقل هندوانه بخورم که یه چیزی خورده باشم.
حرف دیگه ای ندارم. فقط اینکه امیدوارم این حالت تهوع ها کمتر بشه و من بتونم به خوبی غذا بخورم