هفته ششم بارداری
عشقم الان من و تو تو هفته 6 بارداری هستیم و خدا رو هزار هزار بار شکر تو اصلا مامان رو اذیت نکردی، الهی قربونت برم که اینقدر بچه اروم و نازی هستی. این روزهای من و بابا رنگ و بوی خاصی داره و اصلا نمیدونیم با چه زبونی خدا رو بابت بودن تو شکر کنیم. همونطور که گفتم باید 10 شهریور برم سونو و تا اون موقع باید فقط قرص کلسیم مصرف کنم که امروز باباجون از بیمارستان گرفته و عصری برام میاره. هنوز به خانواده هامون هیچی از بودن تو نگفتیم، فقط به چند تا از دوستای نزدیکمون گفتیم و اونا هم بسیار خوشحال شدن و ذوق کردن پنجشنبه شب اسیه و حمید اومدن خونه مون و شب هم موندن و دیروز ظهر رفتن، از مسافرت برای تو یه بلوز و شلوار تو خونه ای شیری رنگ با توپای نارنجی اوردناونقدر ذوق کردم که نگو...اصلا انتظار نداشتم.دستشون درد نکنه ایشالا برای نی نی خودشون ببریم امروز بابا دو شیفت سرکاره و منم عصری میرم سرکار...منتظرم تا تو زودتر بیای و من دیگه نرم سرکار و همش مشغول مراقبت و بازی با تو باشم هستی عزیزم