17 ماهگی غزلک

سلام گل گندم مامان  وقتت بخیر دلبندم، امیدوارم امروز روز خوبی برات بوده باشه و از همه چیز راضی بوده باشی،  این خاطره در یک سال و 5 ماه و 5 روزگی شما با یه دنیا عشق و محبت ثبت میشه  

بذار اول چیزایی که یادمه بنویسم که کلی ذوق هم براشون دارم  درست روز 9 شهریور که 17 ماهه شدی پانزدهمین دندون (سومین دندان نیش تو فک پایین) جوانه زد، این دندان های نیش خیلی سختن و تو رو اذیت میکنن مامانی، من هی برات دعا میکنم زودی تموم بشن و حالت بهتر بشه عزیزدلم 

حرف زدنت روز به روز بهتر و شیرین تر میشه  به غذا میگی گاگا  البته به همه چیزای خوردنی میگی گاگا صدای بیشتر حیوانات رو بلدی در بیاری، گاو و اسب (عاشق تقلید صدای اسبتم که خیلی نازه ) پیشی، ماهی، هاپو، کلاغ، ببعی و ... خلاصه خیلی از حیوانات رو بلدی صداشون رو تقلید کنی عزیزدلم  

وقتی بهت میگم خودتو خوشگل کن دو تا دستتو میذاری کنار یه گوشت و سرتو خم میکنی و میخندی  فدات بشممممممم که اینقدر عزیزی دخترم  وقتی غذا خوردنت تموم میشه وایمیسی سرپا و خودتو میتکونی تا خورده های غذا از لباست بریزه  بعد میری دستمال میاری و دهن خودت و من رو تمیز میکنی و در نهایت هم یه بوس خوشمزه به مامان میدی   

هفته قبل یه روزی که بابا شیفت بود من و شما به همراه خاله هدی و حسنا و خاله سمیه و نیکا رفتیم شهربازی رنگین کمان و شما کوچولوها حسابی بازی کردین و ما مامانا هم کلی ذوق تون رو کردیم  مهمون خاله سمیه بودیم ، عصرونه خوشمزه ای هم درست کرده بود و همه چی عالی بود، ازش ممنونیم  عکس خوبی از اون روز ندارم متاسفانه  

دیروز با هم رفتیم خانه مامان خاله عاطفه، خاله عاطفه دوست مامانه و همسایه قدیمی مامان جون اینا، تازه باردار شده و کلی ذوق داشت و با هم حسابی تعریف کردیم از نی نی  دختر داداشش هم اونجا بود که 3 سال و نیمه س و شما با یگانه کوچولو حسابی بازی کردی، خیلی سرگرم بودی و خیلی کم پیش من میومدی عمرم  

یه سری بازی برات درست کردم که از بعضی هاش خوشت اومده و حسابی استقبال کردی، مثلا اینکه سبد اسباب بازی هات رو برات کش انداختم تا وقتی میخوای وسیله ای برداری از لای کش ها برداری و اینجوری برات جالب تره  اینم عکسش  

بازیه بعدی اینه که چسب زدم زیر اوپن که دستت به زور میرسه و بهش بعضی از اسباب بازی هات رو چسبوندم که خوشت میاد و هی خودتو کش میدی تا اونا رو به دست بیاری که البته تکراریه و قبلا هم برات این کار رو کرده بودم  

بازیه بعدی اینه که روی دیواره اوپن یا کف خونه برات چسب 5 سانتی میچسبونم و تو با اون انگشت های فسقلیت سعی میکنی اونا رو جدا کنی که اینم خوشت میاد و یه چسب رو اونقدر از دیوار میکنی و از من میخوای دوباره بچسبونمش که عملا چسبه تبدیل به کاغذ میشه و قدرت چسبندگی نداره  دیگه اینکه لگو هات رو تند تند میچسبونم به هم و شما هم سریع دونه دونه از هم جداشون میکنی و خیلی هم از این بازی خوشت میاد، کارهای دیگه هم هست که الان تو ذهنم نیست عزیزم 

قربون تیپ ورزشیت بشم من  

عاشق چمن و راه رفتن روشی 

اینم مادری که از فرصت پارک و ددر برای غذا دادن به دخترش استفاده میکنه و گاهی اوقات خوب جواب میده  

حسن ختام پست هم عکسی از 17 ماهگی نازنینم