ماه اسمان ماماه اسمان ما، تا این لحظه: 9 سال و 1 ماه و 4 روز سن داره
علی جانعلی جان، تا این لحظه: 5 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره

ماه آسمان ما

پیشرفت غزلی در سینه خیز رفتن

1394/8/19 10:53
نویسنده : مامان سمیه
539 بازدید
اشتراک گذاری

سلاممممممممممممممممم، فدای خندیدنت بشم من ..ماهی تو ماه، هر روز شیرین تر و عسل تر میشی و من و بابات نمیدونیم چجوری خدا رو شکر کنیم بغل امروز 7 ماه و 10 روزته ...عاشق تک تک این روزهام محبت

چند روزیه وقتی یه چیزی جلوت باشه میری ورش میداری، نمیدونم باید بگم سینه خیز میری یا نه، آخه اگه اون وسیله خیلی دور باشه تمایلی برای به دست آوردنش نداری ولی نزدیک باشه در حد دو قدم هر جوریه خودتو میکشونی سمتش و ورش میداری و خب معلومه چیکارش میکنی...میذاری دهنت بوس جوجوی خوشگل من محبت  وقتی تلاشت رو برای سینه خیز رفتن میبینم اونقدر ذوق میکنم که محکم فشارت میدم و تو هم غش غش میخندی و دل من بیشتر ضعف میره برات بغل 

از غذا خوردنت بگم که خیلی تعریفی نیست، حریره بادوم که یه هفته س اصلا برات درست نکردم، اصلا لب نمیزدی دلخور زرده تخم مرغ و آب سیب طبیعی رو هم همینطور، الان میشه گفت فقط ماست و سوپ دوست داری که اونا رو هم فقط وقتی خیلی گرسنه باشی میخوری دلخور نون سنگک هم میدم دستت دوست داری و میخوری. البته خیلی اصراری نمیکنم ولی خب اوایل خوردنت بهتر بود، ان شالله بهتر میشی، خاله هدی میگه حسنا از 9 ماهگی غذا خوردنش خوب شد، منم به همین خاطر عجله نمیکنم چشمک 

هر روز صبح بین ساعت 8 تا 9 از خواب بیدار میشی و بعد خوردن صبحانه و تعویض پوشک بازی میکنی، حدود ساعت 11 دوباره یه ساعتی میخوابی، بعدش بازی و غذا خوردن و تعویض، حدود 2-3 بعد از ظهرم دو ساعتی میخوابی، اما گاهی این خواب بعد از ظهر برا خودش معضلی میشه، چون تو خوابت میاد و نمیخوابی، هر کاری هم میکنم موفق نمیشم خواب رو به چشمای نازنینت بیارم، خلاصه بعضی روزها طرفای 4 یا 5 با کلی نق نق میخوابی، گاهی هم ساعت 7 یه چرت نیم  تا یک ساعته میزنی، بابجون هم ساعت 8 از سرکار میاد و تو کلی با دیدنتش سرحال میشی، بعد یه عالمه بازی با باباحامد ساعت 10 نهایت 10 و نیم لالا میکنی، شبا خدا رو شکر راحت میخوابی، البته استثنا هم وجود داره که دلیلش رو نمیدونم ولی میشه گفت خوابت رو ساعت 10-10 ونیم شب تنظیم شده، الهی قربونت برمممممممم بغل 

ای فدای مدل خوابیدنت بشمممممممممم محبت

عاشق ژست گرفتنتم عمرممممم بوس وووووییی خدا چقدر دخترم ناز و عزیزههههههههههه محبت

 

پسندها (6)

نظرات (3)

مامان تازه کار
19 آبان 94 13:29
آخی خدا حفظش کنه غزل خانومی رو
مامان سمیه
پاسخ
ممنون
مامان سمیرا
19 آبان 94 15:33
واییییی معلومه که خیلی نازو عزیزه مامانیش.. ما که فقط عکساشو میبینیم دلمون غش میره واسش
مامان سمیه
پاسخ
مرسییییییییییی
مامان هدی
19 آبان 94 16:01
هزار ماشالله خیلی ماه. قربان این عکساش برم من اینقده ماه شده. هزار ماشالله قربان اون دستش که اینجور گذاشته. قربان اون موهاش. قربان اون گوشواره هاش. قربان اون مماخ خوشگلش و ... شب ها سمیه کجا می خوابه. همون تو تخت خودش میذاری؟
مامان سمیه
پاسخ
ممنون خاله هدی شما خیلی خیلی به ما لطف داری خدا حسنا جون رو حفظ کنه اره شبا تو تخت خودش میخوابه.روزها هم که چرت میخواد بزنه تو تخت خودش میذارمش